در سال‌های اخیر داستان جنایی در صدر فهرست کتاب‌های پرفروش جهان قرار گرفته است. آمار فروش کتاب‌فروشی ها و نمایشگاه‌های کتاب این امر را به خوبی نشان می‌دهد. در داستان جنایی، چون نویسنده خود را محدود نمی‌کند و از شکسته شدن قوانین می‌نویسد، باعث می‌شود تا اثری مهیج و رازآلود خلق کند. آثاری که امروزه طرف‌داران زیادی دارد.

شخصیت‌های معروف از کجا نشأت گرفته‌اند؟

شاید کسی نداند که شرلوک هولمز شخصیت معروف آثار “آرتور کانن دویل” و پوآرو شخصیت اصلی آثار “آگاتا کریستی” از کجا خلق شده‌اند. بدون شک به وجود آمدن این شخصیت‌ها یک منشا دارد. “آرتور کانن” عقیده داشت که داستان جنایی و کارآگاهی ادگار آلن پو باعث شده تا تمام ادبیات جنایی از آن الهام بگیرد. به گونه‌ای که قبل از آلن پو، داستان جنایی، داستانی در این حد اصیل و ناب نبود. هم‌چنین آگاتا کریستی و داستایوفسکی برای شخصیت‌های اصلی داستان جنایی خود از آلن پو الهام گرفته‌اند.

داستان جنایی با آلن پو آغاز می‌شود

آلن پو علاوه بر این‌که پدر داستان کوتاه است، پدر سبک داستان جنایی هم هست. داستان‌های ناب او مثل، قتل در کوی غسالخانه، معمای ماری روژه و آگوست دوپن از مهم‌ترین آثار او هستند. آثاری که الهام‌بخش نویسنده‌های زیادی مثل داستایوفسکی و آگاتا کریستی بوده است.

آلن پو، سبک ناب داستان های کلاسیک جنایی را بنیان‌گذاری کرد. در سال ۱۸۶۰ رمان زن سفید پوش از “ویکی کالینز” منتشر شد. اثری که از جمله آثار داستان جنایی محسوب می‌شد. این نویسنده، رمان دیگری به نام ماه الماس در سال ۱۹۶۸ منتشر کرد که شاه‌کار او در سبک جنایی بود. این نویسنده نیز مانند بسیاری دیگر از سبک جنایی آلن پو الهام گرفته بود.

پیدایش سبک معمایی در داستان جنایی

داستان جنایی شرلوک هلمز اثر “آرتور کانن دویل” علت اصلی پیدایش سبک معمایی بود. این سبک یکی از دستاوردهای بزرگ در ادبیات جنایی بود. داستانی که تحولی عظیم در داستان جنایی ایجاد کرد. داستان شرلوک هلمز مانند آثار چارلز دیکنز و ویکی کالینز، ابتدا در یک ماه‌نامه‌ی انگلیسی به نام استرند به شکل سریال چاپ شد.

این داستان جنایی در مدت کوتاهی توانست طرف‌داران زیادی پیدا کند. این داستان علاوه بر انگلستان، در کشورهای دیگر نیز طرف‌دارانی پیدا کرد و هر ماه مخاطبان آن منتظر قسمت جدید و ادامه داستان بودند. کانن دویل در قسمت آخر شرلوک هلمز به نام مساله‌ی آخر، ماجراهایی را بیان کرد که با رضایت عمومی و استقبال بی‌نظیری روبه‌رو شد. به طوری که مجبور شد شرلوک هلمز را ادامه دهد و این شخصیت را در داستان‌های دیگر دوباره به وجود آورد.

داستان جنایی در کشورهای دیگر

نویسندگان محلی در ایتالیا در دهه‌ی ۱۸۵۰ شروع به نوشتن داستان‌های جنایی کردند. اما سال‌ها بعد در قرن بیستم، نویسندگان ایتالیایی به طور جدی، رمان‌های پست‌مدرن و ضدجنایی نوشتند. در این نوع از رمان‌ها، شخصیت‌های اصلی مثل آثار قبل، انسان‌های کامل و دانا نبودند. نویسندگان مشهور این سبک: امبرتواکو، کارلو گاوا و لئوناردو شاشا هستند.

در اسپانیا نویسنده‌ای به نام ” آلارکون” در سال ۱۸۵۳ اولین داستان جنایی به نام The Nail را منتشر کرد. ادبیات جنایی در اسپانیا مخصوصا در زمان دیکتاتوری فرانکو، ویژگی‌های خاصی داشت. در این دوران، وجود عقاید، فرهنگ و اتفاقات جامعه در داستان دخیل بود. در این دوره، نویسندگان آثار جنایی بیش‌تر فساد میان ماموران پلیس را می‌نوشتند و سعی داشتند مقامات و طبقه‌ی اشرافی را منفور نشان دهند.

سبک کلاسیک داستان جنایی

سبک جنایی ادبیات، نویسندگان زیادی داشته است. اما تعداد محدودی از آن‌ها توانستند سبک کلاسیک این نوع داستان را حفظ کنند. سبک کلاسیک در ادبیات، اثری است که در همه جای دنیا، مخاطبان زیادی دارد و در سطح دانشگاه مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. زیرا محدود به یک بافت خاص نیست. آثار آگاتا کریستی از جمله این آثار است که در سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۷۶ یعنی زمان مرگش به چاپ رسید و از محبوبیت خاصی برخوردار است. هرکول پوآرو و خانم جین مارپل از شخصیت‌های معروف داستان‌های آگاتا کریستی هستند که هنوز در یادها باقی مانده‌اند.

ماندگاری این آثار به دلیل قدرت نویسنده‌ی آن در خلق چنین آثاری است. سبک خاص آگاتا کریستی توانسته جان تازه‌ای به ادبیات جنایی ببخشد و این سبک را با دیگر سبک‌های ادبیات هم‌سان کند. از جمله آثار آگاتا کریستی می‌توان به قتل در قطار سریع السیر، مرگ در رود نیل و آ‌ن‌وقت هیچ‌کس نبود اشاره کرد. رمان سوم جزو پرفروش‌ترین آثار آگاتا کریستی در سراسر جهان است.

کارآگاهان ماهر در داستان جنایی

داستان‌هایی که در آن‌ها کارآگاه وجود دارد، گونه‌ای از داستان‌های جنایی و معمایی هستند که در آن یک بازپرس جنایی یا یک کارآگاه حرفه‌‌ای یا آماتور (تازه‌کار) درباره‌ی یک جرم و جنایت، که معمولا قتل است به تحقیق و بررسی می‌‌پردازد. در داستان‌های جنایی همیشه یک کارآگاه ماهر و با استعداد با کشف ها و ارائه‌ی مدارک، داستان را جذاب می‌کند؛ به گونه‌ای که هیچ رفتار او قابل پیش‌بینی برای مخاطب نیست. شرلوک هلمز و پوآرو نیز دقیقا نمونه‌ای از این کارآگاه‌ها هستند.

“آگوست دوپن” کارآگاهی بسیار باهوش و با استعداد است که در حل معماهای پیچیده و جذاب مهارت خاصی دارد. دوپن اولین کارآگاه ادبیات جنایی است که به خاطر حضورش در داستان‌های آلن پو، سبک جنایی را با تمام آثار گذشته متفاوت کرده است. درواقع نمی‌توان حضور دوپن در داستان جنایی را نادیده گرفت. دوپن همه‌چیز را بر اساس شواهد و ادله کافی و دقیق تحلیل می‌کند، نه با آزمون و خطا! همین مورد از ویژگی‌های این شخصیت است.

تاثیرپذیری از شخصیت آگوست دوپن در آثار دیگر

نویسنده‌های سبک جنایی تا به امروز از شخصیت آگوست دوپن تاثیرات زیادی گرفته‌اند. نویسنده‌ای به نام “آوی” ،در سال ۱۹۶۶ در رمان خود دوپن را به عنوان آلن پو در نظر گرفته است. اثری که به همراه پسری جوان در تلاش است معماهای عجیب و پیچیده را حل کند. هم‌چنین، “جورج هتوری” از آگوست دوپن به عنوان راوی و شخصیت اصلی داستان خود استفاده کرده است. در این رمان، دوپن به آمریکا می‌رود تا به راز یک مرگ مشکوک پی ببرد.

هم‌چنین در داستان شکنجه‌گر خوش قلب که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد، دوپن و کنت مونت کریستو با هم روبه‌رو می‌شوند. در داستان مرگ و قطب‌نما کارآگاهی در تیپ آگوست دوپن حضور داشت.

نظر منتقدان درباره ژانر جنایی

منتقدان معتقد هستند که داستان‌های جنایی واقعی آثار آلن پو است. داستان‌های آلن پو فقط پر رمز و راز نیست، بلکه داستان‌های دنباله‌داری است که مخاطبان زیادی را جذب می کند. پس خواننده نمی‌تواند آن‌چه را که در ذهن نویسنده می‌گذرد، پیش‌بینی کند. کارآگاهان داستان‌های آلن پو به گونه‌ای موضوع را تحلیل می‌کنند که گویی فردی با استعدادهای ماورایی به نظر می‌رسد. آلن پو با شخصیت آگوست دوپن سه سبک جنایی خلق می‌کند که اساس تمام داستان‌های بعدی است: سبک فیزیکی، سبک ذهنی و ترکیبی از این دو سبک. رمان قتل در کوی غسال‌خانه نمونه‌ای از سبک فیزیکی است. کتاب معمای ماری روژه، نمونه‌ی سبک ذهنی و رمان نامه‌ی دزدیده شده ترکیبی از دو سبک است.

در داستان‌های جنایی، عموما قتلی اتفاق می‌‌افتد و فردی که مدنظر نویسنده است و شخصیت اصلی داستان است، در پی کشف راز این قتل داستان را روایت می‌کند. بیش‌تر این داستان‌ها برای سرگرمی نوشته می‌شوند مگر آن‌که یک شخصیت اصلی در داستان وجود داشته باشد که نویسنده بخواهد به شخصیت پیچیده‌ی او نزدیک شود. مثل رمان سکوت بره‌ها یا داستان‌‌های مشابه آن، که در آن‌ها داستان از جنبه‌ی جنایی بیرون آمده و در توصیف شخصیت‌‌ها عمق پیدا می‌کند. داستان‌‌نویسی درباره‌ی جنایت‌‌ها و قتل‌های مرموز به موضوعی مهم در ادبیات جهان تبدیل شده‌ است. به طوری که این‌گونه داستان‌ها و رمان‌ها هر سال جزو پرفروش‌ترین کتاب‌ها هستند.  

برترین رمان‌های ادبیات جنایی

روزنامه‌ی کریستین ساینس مانیتور، پنج کتاب برتر ادبیات جنایی در دهه‌ی اخیر را معرفی می‌‌کند که هرکدام نمونه‌ای متفاوت‌اند. 

۱-شیطان در شهر سفید / اریک لارسون (۲۰۰۳)

یکی از بهترین داستان‌‌های جنایی است  که در سال ۱۸۹۳ منتشر شد. داستان در شهر شیکاگو اتفاق می‌افتد. شهری پر جمعیت که پر از جرم و جنایت است و شرایط را برای جنایت‌‌های مختلف و قتل‌های سریالی در آمریکا فراهم می‌‌کند.  کتاب بعدی لارسون با عنوان «گیج شده» نیز درباره‌ی یک قاتل زنجیره‌‌ای در شیکاگو است. در این رمان به طور هم‌زمان به دو موضوع  قتل و برگزاری کارناوال‌‌های فرهنگی در شهر شیکاگو می‌پردازد.

۲-برای هیجان آن / سیمون باتز (۲۰۰۸)

داستان در سال ۱۹۲۴ روایت می‌شود. جایی که دو جوان برای تفریح و هیجان، نوجوانی را در شیکاگو می‌‌کشند. این رمان براساس یک رویداد واقعی نوشته شده است. اتفاقی که هنوز هم در سیستم‌ قضایی آمریکا به عنوان یک پرونده‌ی عجیب محسوب می‌شود. نویسنده در این کتاب، گره‌های زیادی ایجاد کرده تا بتواند به کلافی منظم از ملالت و خستگی انسان‌ ها و ناامیدی آن‌ها در دنیا، مجازات اعدام و تاثیر روان‌شناسی در قتل و داستان وکلا در آن زمان بپردازد.

جلسه‌ی محاکمه‌ی نگهبان جهنم/ هامپتون سیدز (۲۰۱۰)، قطعه عجیبی از بهشت/تری جنتز(۲۰۰۶) و سوءظن‌های آقای ویچر/کیت سامرسکل (۲۰۰۸) نیز سه عنوان دیگر این فهرست هستند.

دسته بندی شده در:

برچسب ها: