بیا از کتابچی بگیر
موجود
کتاب شهر خرس
کد کالا: ۱۰۸۱۰

شهر خرس

ناشر:

نون

نویسنده:

فردریک بکمن

قیمت: ۳۵۹,۰۰۰ ۳۲۳,۱۰۰ تومان ۱۰% تخفیف
(۲ از مجموع ۱ نظر)

لیست چاپ‌های دیگر

(۶)

معرفی کتاب

شهر خرس رمانی دیگر از فردریک بکمن نویسندهٔ کتاب مردی به نام اوه، از پرفروش‌ترین‌های مجله نیویورک‌تایمز است. شهرت فردریک بکمن به‌خاطر رمان‌های جذاب و پرطرفدار او است که خواننده را بسیار تحت تاثیر قرار می‌دهد. کتاب شهر خرس متفاوت‌ترین اثر بکمن لقب گرفته است. نویسنده در این کتاب خواننده را با مردم شهری سردسیر در اعماق جنگل همراه می‌کند که عاشق هاکی هستندِ اما اتفاقی ناگوار سرنوشت شهر را تحت تاثیر قرار می‌دهد و این شهر را برای همیشه دگرگون می‌کند. کتاب درمورد امید، درد و رنج، رویاها، آدم‌ها، عشق و خاطراتشان است. کتاب شهر خرس در ایران توسط الهام رعایی با زبانی شیوا و روان ترجمه و توسط انتشارات نون در قطع رقعی منتشر شده است. این کتاب از پرطرفدارترین نوشته‌های فردریک بکمن است و تاکنون بیش از ۱۰ بار توسط این انتشارات تجدید چاپ شده است.

موضوع کتاب شهر خرس

شهر خرس، شهر کوچکی در اعماق جنگل‌های سوئد است. همه می‌گویند این شهر در حال نابودی است، اما ساکنین آن هنوز به بقای آن ایمان دارند؛ چراکه آن‌ها امیدوارند تیم هاکی نوجوانان شهرشان بار دیگر رونق را به این شهر بازگرداند. تیم نوجوانان هاکی شهر خرس قرار است در نیمه‌نهایی مسابقات ملی هاکی شرکت کند. درصورت برد تیم در مقابل حریف، سیل سرمایه‌گذاران و توریست‌ها به این شهر روانه می‌شود که می‌تواند آیندهٔ شهر را به‌طور کل تغییر دهد. امید و آرزوی مردم شهر روی دوش بازیکنان نوجوان تیم است. اما آیا اتفاق ناگوار آن شب نفرت‌انگیز امیدی برای شهر باقی می‌گذارد؟ کوین اردال ۱۷ ساله، بهترین بازیکن و کاپیتان تیم است. کوین، پسر ثروتمند شهر، بعد از برد بازی نیمه‌نهایی، مهمانی شبانه‌ای را به‌صورت غیرقانونی برپا می‌کند و همهٔ اعضای تیم را نیز دعوت می‌کند. در آن مهمانی که به‌صورت مخفیانه برگزار شده، تعدادی دختربچه نیز حضور دارند. در آن شب، کوین به‌طور اتفاقی به مایا تجاوز می‌کند. این اتفاق پای پلیس را به داستان باز می‌کند و باعث می‌شود پلیس کوین را در روز مسابقه بازداشت کند.  این اتفاقات سرنوشت تیم و شهر را به‌طور ناگهانی تغییر می‌دهد و مردم را به دو گروه مخالف یکدیگر تقسیم می‌کند. گروهی عقیده دارند این اتفاق باید فراموش شود ولی گروه مخالف در هدف رسیدن به عدالت هستند و حاضرند آیندهٔ شهر را به‌خطر بیندازند. زمانی که بحث آیندهٔ شهر در میان باشد هیچ‌کس سکوت نمی‌کند. آیا شهر خرس می‌تواند از این مخمصه رهایی پیدا کند؟  داستان حول محور شخصیت‌های مختلف کتاب و اتفاقات روزمرهٔ آن‌ها و درد و رنج‌های هر کدام از شخصیت‌های کتاب می‌گذرد. نویسنده در طول اثر، خواننده را با شخصیت‌های مختلف کتاب همراهی می‌کند و او را در جایگاه قضاوت درمورد اتفاقات خوب و بد قرار می‌دهد. روند داستان با پستی و بلندی‌های فراون، آن‌قدر جذاب است که خواننده را به خواندن پیوسته و بدون وقفه کتاب تشویق می‌کند و لحظات نابی را در ذهن او برجای می‌گذارد.

قسمت‌هایی از کتاب شهر خرس

وقتی ایزاک را از دست دادند، آرزو می‌کردند کاش دشمنی داشتند، کسی که تقصیر از او بود؛ فقط برای این‌که کسی باشد که برای آن اتفاق مجازات شود. بودند کسانی که توصیه‌شان این بود که با خدا در این باره حرف بزنند، اما پدر و مادر که باشی نمی‌توانی با لحن درستی با خدا حرف بزنی. سخت است وقتی سرانگشتانت اشک‌های روی سنگ قبر فرزندت را لمس می‌کند به نیرویی برتر اعتقاد داشته باشی. تقصیر ریاضیات نیست؛ محاسبهٔ طول عمر خیلی ساده است: چهار عدد سمت راست سنگ قبر را می‌گیری و از چهار عدد سمت چپ کم می‌کنی و حاصل را در سیصد و شصت و پنج ضرب می‌کنی. بعد به ازای هر سال کبیسه یک روز اضافه می‌کنی. اما حتی اگر همهٔ این کارها را هم بکنی، باز هم بی‌معناست. می‌شماری، دوباره می‌شماری، و دوباره، اما درست درنمی‌آید. هرچقدر هم که جمع کنی، باز کافی نیست؛ روزها کمتر از آن‌اند که زندگی به حساب بیایند.
هر کسی قبل از وقوع یک تراژدی، هزاران آرزو دارد و پس از آن، فقط یکی.
مردم می‌گفتند «سرنوشت». حالشان از این کلمه به هم می‌خورد، چون سرنوشت ملموس نیست. آن‌ها احتیاج به یک آدم داشتند؛ یک مجرم که تقصیرها را بیندازند گردن او، وگرنه همهٔ تقصیرها می‌افتاد گردن خودشان. خیلی خودخواه بودند، خودشان هم می‌دانند، اما وقتی کسی را پیدا نکردند که مجازاتش کنند آن‌وقت تنها آسمان ماند که سرش داد بکشند، و بعد خشمشان عمیق‌تر از آن بود که بنی بشری تاب آن را داشته باشد. آن‌ها یک دشمن می‌خواستند. حالا یکی دارند اما نمی‌دانند باید کنار دخترشان بنشینند یا برخیزند و به شکار او بروند؛ زندگی دخترشان را نجات دهند یا مرگ این دشمن را به چشم ببینند. مگر فرقی هم می‌کند؟ تنفر خیلی ساده‌تر از عشق است.

دربارهٔ نویسنده

کارل فردریک بکمن نویسنده و وبلاگ‌نویس سوئدی است. او در شهر استکهلم در تاریخ دوم ژوئن ۱۹۸۱ م. به دنیا آمد. بکمن کار خود را با وبلاگ‌نویسی آغاز کرد و برای روزنامه‌ها و مجلات متعددی ازجمله مجلهٔ مترو مقاله‌نویسی می‌کرد. بکمن در سال ۲۰۱۲ در کنار اشتغال به مقاله‌نویسی، معروف‌ترین اثر خود یعنی مردی به نام اوه را که از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز است به تحریر درآورد. مردی به نام اوه هم اکنون به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است. در سال ۲۰۱۵ نیز فیلمی به اقتباس از این کتاب و با همین نام در سینماها اکران شد. بکمن هم اکنون به همراه همسر ایرانی و دو فرزند خود در استکهلم سوئد زندگی می‌کند و کتاب‌های او در بیش از ۴۰ کشور به فروش می‌رسند. او جزو محبوب‌ترین نویسنده‌ها در کشورهای مختلف است. تمام آنچه پسر کوچولویم باید دربارهٔ دنیا بداند، مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است، بریت ماری اینجا بود، ما در برابر شما و مردم مشوش از جمله کتاب‌های دیگری است که بکمن به رشتهٔ تحریر درآورده است. کتاب شهر خرس یکی از جذاب‌ترین رمان‌های فردریک بکمن و متفاوت‌ترین اثر او نام گرفته است. این کتاب با محوریت تصمیم‌های انسان، سرنوشت آن‌ها و جدال مردم برای نجات شهر نوشته شده است و همواره افکار خواننده را تحت تاثیر اتفاقات متعدد و جذاب داستان قرار می‌دهد. بکمن در این کتاب با احساسات خواننده گفت‌وگو می‌کند، قلب او را با روند داستان همراه کرده و باعث می‌شود خواننده هم خود را یکی از اهالی شهر خرس تلقی کند.

  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب شهر خرس
ژانر داستانی، ادبیات معاصر، ورزشی
تعداد صفحه ۴۱۶
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
وزن ۳۵۶ گرم
شابک ۹۷۸۶۰۰۸۷۴۰۰۸۷
نقد و بررسی کاربران (۱)

۲

۱ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
sort
مرتب سازی بر اساس
جدید ترین محبوب‌ترین بیشترین امتیاز کمترین امتیاز
کتابچی
star-fillstar-fillstar-outlinestar-outlinestar-outline
۱۴۰۰/۱۱/۱۱

نویسنده کتاب شهر خرس از نویسندگان مشهور داستان برای مجله معروف نیویورک تایمز است. شهر خرس روایتی از امید مردمانی در دل جنگل‌های سوئد است. شهری که رفته رفته به سمت فراموشی می‌رود اما بار دیگر تیم هاکی این شهر بارقه‌ای از امید را به دل مردمان شهر تزریق می‌کند. مردم امیدوارند با برد تیم شهر در مسابقات کشوری سرمایه گذاری و گردشگران بار دیگر به این شهر روی خوش نشان دهند اما همانطور که قابل حدس است مسیر این کتاب آنقدرها هم کلیشه‌ای و نخ نما نیست. در بحبوحه مسابقات و بعد از برد در مسابقه نیمه نهایی کاپیتان تیم که پسری ۱۷ ساله و از خانواده‌ای ثروتمند است مهمانی غیر قانونی شبانه‌ای را برپا می‌کند و اعضای تیم نیز در مهمانی حضور دارند که در آن مهمانی چند دختر بچه نیز حضور دارند و با تجاوز کوین به مایا پای پلیس به ماجرا باز می‌شود و پلیس کوین را در روز مسابقه بازداشت می‌کند. این اتفاق باعث دو دسته‌ای مردم می‌شود. گروهی سازشکار معتقد هستند که نباید آینده شهر را با برخورد قانونی با تنها امیدهای باقی مانده برای احیای شهر به خطر انداخت. اما گروهی دیگر اعتقاد دارند انجام عدالت بر امور دیگر ارجحیت دارد و نباید به خاطر جایگاه اجتماعی از خطاها به آسانی چشم پوشی کرد. فراز و نشیب خط داستانی این کتاب به گونه‌ای است که مخاطب را تا اخر داستان مجذوب خود می‌کند.