بیا از کتابچی بگیر
ناموجود
کتاب نان سالهای جوانی
کد کالا: ۳۷۲۴۶

نان سالهای جوانی

ناشر:

چشمه

(۵ از مجموع ۱ نظر)

لیست چاپ‌های دیگر

(۳)

معرفی کتاب

چه روزگار تلخ و سیاهی
نان، نیروی شگفت رسالت را
مغلوب کرده بود

برای آن‌که ارزش هر قرص نان را به خوبی درک کنی، برای آن‌که بدانی نان نه فقط نان، که نمادی از صلح و زیستن در آرامش است، باید مانند هاینریش بل ۶ سال را در جبهه‌های جنگ جهانی دوم جنگیده باشی و پس از بازگشت از جنگ، تا مدت‌ها با تبعات آن از جمله فقر دست‌به‌گریبان شده باشی. باید بدانی که جنگ نه‌تنها سربازان و کودکان و مردان و زنان یک نسل، که زندگی نسل‌های بعد را هم ویران می‌سازد. نسل‌هایی که نقشی در جنگ نداشتند اما قربانی خودخواهی و شرارت جنگ‌طلبان شدند و به ازای آن تمام امیال انسانی خود را از یاد برده‌اند. گرسنگی قوای تفکر را از آدمی می‌گیرد و او را به پایین‌ترین درجات تنزل می‌دهد؛ انسانی که گرسنه است، انسانی که در قحطی ویرانه‌های جنگ، بر فراز دیوارهای فروریخته برای لقمه‌ای نان به خویشاوند خود هجوم برده است، دیگر در مغزش چیزی جز هوای نان نمی‌چرخد. نان تن آدمی را گرم می‌کند و ذهنش را برای دوست داشتن، برای اندیشیدن، برای دوباره انسان بودن، روشن می‌سازد. نمی‌شود از کسی جان و نان و مالش را گرفت و انتظار داشت به چیزی جز نان بیاندیشد. هاینریش بل نخستین سال‌های پس از جنگ را در فقر گذراند. این فقر بحران‌زا تا سال ۱۹۵۱، هنگامی که این نویسندهٔ تازه‌کار اولین جایزهٔ ادبی‌اش را به‌خاطر نوشتن داستان «گوسفند سیاه» از «گروه ادبی ۴۷» دریافت کرد، هم‌چنان ادامه داشت. در آن زمان فقر، گرسنگی، مرگ، فلاکت‌های ناشی از جنگ، ویرانی، وضعیت سربازان از جنگ بازگشته و… دستمایه‌هایی از این قبیل، خمیرمایهٔ داستان‌ها و رمان‌های او را می‌ساختند؛ مضامینی که نسل جنگ‌زدهٔ آلمانی ترجیح می‌داد آن‌ها را به دست فراموشی بسپارد تا آن‌که در ادبیات هم علاوه بر زندگی روزمره با آن‌ها درگیر شود. وقتی بل جایزهٔ گروه ادبی ۴۷ را که هزار مارک بود، دریافت کرد، به یکی از دوستانش پس از مراسم اهدا گفت:

باید فوراً بروم ادارهٔ پست و پول را حواله کنم. بچه‌هایم گرسنه‌اند و توی جعبه‌های حمل زغال‌سنگ می‌خوابند.

کتاب نان سال‌های جوانی توسط ۴ مترجم و ۴ ناشر به ترجمه و انشار رسیده است: محمد اسماعیل‌زاده؛ با عنوان نان سال‌های جوانی (نشر چشمهجاهد جهانشاهی؛ با عنوان نان سال‌های سپری‌شده (نشر دیگرسیامک گلشیری؛ با عنوان نان آن سال‌ها (نشر مروارید) و محمد ظروفی؛ با عنوان نان آن سال‌ها (نشر جامی).

نان به مثابهٔ نیروی زندگی

نان سال‌های جوانی که در سال ۱۹۵۵ با عنوان آلمانی Das Brot der frühen Jahre خلق شد، توصیف حال و هوای اوایل دهه‌دی ۱۹۵۰ آلمان و سندی از روزهای پس از جنگ جهانی دوم است. این کتاب که در یک روز دوشنبه رخ می‌دهد، به مثابه‌‍‌ی عکسی فوری از ۲۴ ساعت از زندگی جوانی از طبقات فرودست آلمانی است که از ۱۶ سالگی برای کارکردن به شهر آمده است و اکنون در ۲۳ سالگی به عنوان تعمیرکار لوازم خانگی از درآمد نسبتا خوبی برخوردار است. با این حال فقر و نگرانی از قحطی و گرسنگی آن‌چنان در جان این جوان نفوذ کرده است، که در سرش چیزی جز هوای نان نمی‌چرخد و حتی به بهای کپک زدن و اضافه آمدنِ نان‌هایی که می‌خرد، حاضر نیست دست از خرید نان بردارد. گویی نان برای او متاعی دست‌نیافتنی یا ثروتی عظیم است که همواره هراس ازدست‌دادنش را در دل دارد. نان برای او زندگی‌است. زندگی‌ای که یک بار به بهای فروش کتاب‌هایش پدرش آن را تاخت زده است، در مقابل آشپرخانهٔ بیمارستان‌ها برای تکه‌ای از آن در صف مانده است، دست به دزدی از صاحبکارش زده است، ساعت‌های بی‌شمار و طاقت‌فرسایی کار کرده است و اکنون که از آسودگی مالی برخوردار است، باور ندارد که این ثروت عظیم برایش تا همیشه مطمئن و در دسترس باشد. زیرا گرسنگی مثل گرگی درونش زوزه می‌کشد که هر آن ممکن است نان را از دستش برباید. موضوعی که بل در این اثر به آن پرداخته، تغذیه است؛ همان‌طور که در عنوان نشان داده شده، نان در ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین شکل خود، به عنوان کم‌ترین اما ضروری‌ترین مادهٔ تغذیه جسمی برشمرده می‌شود. اما نان، دقیقاً به دلیل ابتدایی بودن آن معنای نمادین زیادی نیز دارد. برای آلمانی‌های پس از جنگ که در لاشه و ویرانه‌های شهرهای بمباران شده خود گرفتار شده بودند و از یکی از کامل‌ترین ویرانی‌های تاریخ بشر جان سالم به‌در برده بودند و در جامعه‌ای زندگی می‌کردند که تمام خدمات تولیدش از بین رفته بود، گرسنگی یک تجربهٔ آشنا بود و تهیهٔ نان جایگاه اصلی را در نگرانی‌های روزمره افراد به خود اختصاص می‌داد. قهرمان این رمان، والتر فندریچ، بیست و سه ساله است، به این معنی که او تقریباً همزمان با سر کار آمدن نازی‌ها در سال ۱۹۳۲ متولد شده است. او شاید در سال ۱۹۴۵ سیزده ساله بود، به این معنی که دوره نازی‌ها و مشکلات آن در واقع بخشی از تجربه او به شمار نمی‌رود. در رمان هم در مورد خود جنگ، یا رویارویی روانی با جنایات رژیم نازی و هولوکاست چیزهای کمی گفته شده است؛ اما به طور کلی شخصیت داستان در دنیایی متولد شد که ساخته خودش نبوده و نگرانی اصلی او بقا بوده است.

عشق در مقابل گرسنگی

در یکی از روزهای عادی والتر فندریچ با دریافت نامه‌ای از پدرش مبنی بر آمدن یکی از هم روستایی‌هایش برای اشتغال به معلمی در شهر مواجه می‌شود و با دیدار او در ایستگاه قطار شور و عشق عجیبی در او شکل می‌گیرد. فندریچ که هدویگ را پیش از این در کودکی دیده بود، از او تصویر دیگری در ذهن داشت. اما تضاد تصویری که از او داشت و تصویر دختری که در ایستگاه قطار با آن مواجه شد، باعث شد در دل بخواهد ناگهان این زیبایی را، چون نقاشی که تابلوهایش را از بین می‌برد، نابود کند. در این دیدار به یک‌باره گویی عشق، دیواری که دغدغهٔ نان و ترس از قحطی در برابر دیدگان فندریچ کشیده بود فروریخت و چشم او به دیگر ابعاد زندگی‌اش از جمله عشق باز شد. حالا فندریچ دوباره زندگی و احساسات انسانی را تجربه می‌کند، جسارت می‌ورزد، پول‌هایش را از حسابش برمی‌دارد، گل می‌خرد، از کاری که دوستش ندارد استعفا می‌دهد، به دختر کارفرمای سابقش می‌گوید که دیگر مایل به ادامهٔ این رابطهٔ عاطفی نیست، و دلش میخواهد چیزهایی جز نان بخرد. فندریچ برمی‌گردد و دوباره به زندگی‌اش می‌نگرد، حالا دیگر نان تمام آن چیزی نیست که زندگی او را تحت سلطهٔ خود قرار داده است، او حالا چیزهای جدیدی می‌بیند و زندگی را از دریچهٔ متفاوتی نظاره می‌کند. نان سال‌های جوانی روایت آن است که فقر چگونه گلوی عشق و شادی و شور و زندگی را می‌گیرد و انسانِ گرسنه چگونه از خود بیگانه می‌شود. جنگ چگونه درکنار تلی از اجساد و ویرانه‌ها، گرسنگی و فقر به ارمغان می‌آورد و چقدر نیرو و زمان لازم است که قربانیان جنگ دوباره به آغوش زندگی بازگردند.

  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب نان سالهای جوانی
تعداد صفحه ۱۳۶
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
وزن ۱۴۰ گرم
شابک ۹۷۸۹۶۴۳۶۲۰۳۲۵
نقد و بررسی کاربران (۱)

۵

۱ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
sort
مرتب سازی بر اساس
جدید ترین محبوب‌ترین بیشترین امتیاز کمترین امتیاز
کتابچی
star-fillstar-fillstar-fillstar-fillstar-fill
۱۴۰۱/۰۱/۱۱

گاهی فکر می‌کنم با وجود کتاب‌ها و تجربیاتی که از مردم جنگ‌زده در طول تاریخ به گوشمان رسیده چطور می‌توانیم بار دیگر خبری از جنگ جدیدی بشنویم؟ دلیل جنگ را متوجه نمی‌شوم وقتی زندگی‌های نابود شده تا چند نسل بعد از هر جنگی را می‌بینم. جنگی که در آن جان و مال و نان مردم از آن‌ها گرفته می‌شود و دغدغهٔ نان قدرت تفکر را از انسان می‌گیرد. انقدر زندگی قربانی شرارت‌های جنگ‌طلبان شده و باز هم می‌شنویم در گوشه‌ای از زمین دوباره جنگی به پا شده است. اگر برایتان روشن نیست که برای قربانیان جنگ و نسل بعد آن چه اتفاقی می‌افتد کتاب نان سالهای جوانی توضیحی روشن برای این حقیقت است. کتابی که توسط هاینریش بل نویسنده‌ای که ۶ سال در جنگ جهانی دوم حضور داشته و روزگار فقر بعد از جنگ را دیده نوشته شده است. کتاب داستان جوانی به نام والتر فندریچ که اکنون ۲۳ سال دارد و تعمیرکار لوازم خانگی است و درآمد خوبی دارد را روایت می‌کند. او در دوران قحطی جنگ زندگی می‌کند و ترس از نبود نان چنان در وجودش رخنه کرده که در سرش هوای چیزی جز نان نیست. او نمی‌تواند بپذیرد که این ثروت دوامی دارد و به قیمت کپک زدن نان، آن را می‌خرد. جوان برای نان بهای زیادی پرداخته و الان به طرز سیری ناپذیری در آرزوی نان است. اما عشق زنی تمام زندگی او را تغییر می‌دهد.