
چگونه کتاب بخوانیم
به نشر
مورتیمر جروم آدلر
محمد صرافتهرانی
کتابهای مشابه
کتابی برای کتاب!
ممکن است در نگاه اول کمی تعجببرانگیز باشد. کتابخوانان انواع تبلیغات و توصیههای مختلف به کتابخوانی را میبینند و میشنوند. توصیههایی که فارغ از اثربخشیشان ما را به خواندن هرچه بیشتر تشویق میکنند. اما ممکن است کتابی هم باشد که به ما یاد بدهد فوتوفنهای کتاب خواندن چیست؟ اگر از کسانی هستید که فکر میکنید مطالعه امری ساده و به معنی خواندن کتابی از اولین صفحه تا آخرین صفحه است با کمال تاسف باید بگوییم در اشتباه هستید! اشتباهی که مورتیمر آدلر، فیلسوف و نویسنده برجسته آمریکایی به شما کمک میکند از آن عبور کنید.
بایستید! زمان قهوه است!
کسانی که به کتابخواندن علاقه بسیاری دارند و ساعتها به مطالعه میپردازند، که به آنها «کرم کتاب» هم گفته میشود، به احتمال زیاد با این مسئله برخورد داشتهاند که دشواری متن و دیریابی جملات در بسیاری از اوقات سبب سردرگمیشان و گیجشدن میان انبوهی از واژگان نقش بسته بر صفحات کتاب شده است. معمولاً ترجیح افراد اینست که در مواجهه با چنین موقعیتهایی به خواندن کتاب ادامه دهند تا در صفحات بعد اصطلاحاً گره کور داستان را کشف کرده و همه چیز برایشان روشن شود. آدلر در کتاب حاضر اما در این مسئله کندوکاو جالبی داشته و به خصوص برای کتابخوانان حرفهای توصیههای کاربردیای در آستین خود دارد! او بر این باور است که این مشکل ممکن است ناشی از خستگی باشد. پس بهتر است کمی به خودتان استراحت بدهید و با فنجانی قهوه به مغر خود آرامش دهید تا بعداً در فرصت مقتضی و با ذهنی آماده به سراغ کتاب بروید. زمانی که دیگر مطالب برایتان گنگ نخواهند بود!
هر کتابی ارزش خواندن ندارد!
غالباً اکثر افراد به این کلیشه معتقدند که مطالعه دارای ارزشی ذاتی است و باید هر کتابی را که دیدیم به سراغش رفته و از اولین صفحه تا آخرین صفحه آن را بخوانیم تا خدای ناکرده امتیاز آن مرحله را از دست ندهیم. مورتیمر به صورتی کاملاٌ جدی در برابر این کلیشه میایستد و مخاطبان دوستدار کتاب را به تحقیق پیش از مطالعه درباره محتوا و نویسنده یا نویسندگان کتابها دعوت میکند. اهمیت این بررسی وقتی بیشتر میشود که شما در مقام فردی که قرار است کتابی را به دوست خود معرفی کند یا در کنفرانسی به آن ارجاع دهد قرار بگیرید. پس با ذرهبین به سراغ انبوهی از کتب موجود در کتابفروشیها بروید.
کتاب و فراتر از آن
آدلر در کتاب «چگونه کتاب بخوانیم؟» برای فهم بهتر محتوای کتابی که در دستان شماست توصیهای فراتر از آنچه که میان دو مقوا قرار گرفته و به چاپ رسیده دارد. او معتقد است برای بهبود فرایند مطالعه و افزایش بهرهوری آن میتوان زمینههای مختلف اجتماعی و فرهنگیای که کتاب در متن آن نوشته شده را ردیابی و بررسی کرد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید نویسنده کتابی که در حال خواندن آن هستید متاثر از چه وقایعی تصمیم به نوشتن آن کتاب گرفته و چه ایده یا ایدههایی پشتوانه کتاب را تشکیل میدهند.
کتاب به مثابه معدن… به دنبال طلا باشید نه شن و ماسه!
شاید شما معتقد به این گزاره باشید که کل کتابی که دارید میخوانید، تک تک صفحات آن، دارای ارزش و بار علمی است. وگرنه چه احتیاجی بود که نویسنده انقدر به خود زحمت دهد و آنها را بنویسد؟! آدلر در این کتاب میگوید اینگونه نیست و مطالب خوب و مفید کتابها در میان اطلاعات بعضاٌ بیارزش و به درد نخور که فقط حجم کتاب را بالا بردهاند پنهان شدهاند. شما به عنوان خوانندهای آگاه و هوشیار باید در فرایند مطالعه هوشمندانه خود میان این دو سنخ از محتوا تفاوت قائل شده و هر چقدر به دنبال کشف اولی هستید، از دومی پرهیز کنید.
ابزارها در خدمت شما هستند!
شیوه سنتی مطالعه مشخص است و پیچیدگی چندانی ندارد. حتی کودکانی که تازه الفبا و خواندن و نوشتن را یاد گرفتهاند میتوانند کتابی را در دستان خود گرفته و از اول تا آخر آن را بخوانند. اما برای شما خواننده کرم کتابی که به لیست پرشمار آثاری که خواندهاید افتخار میکنید و فکر میکنید در مطالعه اگر نگوییم بیرقیب، کمرقیب هستید روشهای پربازدهتری وجود دارد. آدلر به بهرهگیری از ابزارهایی مانند خلاصهنویسی، یادداشتبرداری، تصویرسازی و… اشاره میکند. راهکارهایی که علاوه بر غنیترکردن فرایند مطالعه، آن را برای شما لذتبخش میکند و حتی ممکن است خلاقیت نهفته در وجودتان را شکوفا سازد! پس این دفعه که خواستید کتابی را بخوانید قلم و کاغذ را فراموش نکنید!
آموزش به چالش کشیدن کتاب
هر مطلبی که در کتابی به چاپ برسد ممکن است الزاماً به لحاظ علمی صحت نداشته باشد و حتی در تعارض با واقعیتهای بدیهی قرار بگیرد. اما همیشه طیفی از مخاطبان آثار هستند که به دلایل گوناگون مانند احترام مطلق نسبت به هر نوشته یا ترس از نادرستبودن نقدهایشان، خودسانسوری کرده و نظرات منفیشان را نسبت به کتبی که خواندهاند اظهار نمیکنند. آدلر اما در کتابش گفته که ممکن است به دلیل اشتباهات انسانی یا جهتگیری و نظرات شخصی نویسنده مطالبی نادرست در کتاب یافت شوند. خواننده باید فن نقد هر کتاب را بیاموزد و از آن در جهت یافتن نقاط قوت و ضعف هر کتاب استفاده کند. قدم اول هم اینست که بپذیریم کتابهایی را که شاید علاقه زیادی هم بهشان داشته باشیم به چالش بکشیم. حتی کتاب «چگونه کتاب بخوانیم» آدلر را!
کیفیت را دریابید نه کمیت را!
دیدن عناوین کتابهایی که هر روز به سیاهه کتبی که خواندیمشان اضافه میشوند امری لذتبخش است. اما آدلر نسبت به اشتباهی مهلک در این حیطه هشدار میدهد و آن ذخیره انباشتهشدهای از کتب نامناسب، زرد و کمکیفیت است که افراد را به اشتباه علامه دهر بودن میاندازند. آدلر نام این وضعیت را «جهل عالمانه» میگذارد. در این شرایط فرد به این توهم دچار میشود که میتواند بر اساس اندک مطالعات پراکنده، بیهدف و ناملموس خود راجع به هر چیزی نظر تخصصی بدهد و تحلیل کارشناسی ارائه کند. این افراد از کتابخوانان تصویر اشخاصی خودبزرگبین و مغرور را ترسیم میکنند که مطالعه کتاب را نه مسیری برای کسب دانش و آگاهی بلکه جایگاهی برای قضاوت و تشخیص درست و نادرست یافتهاند. آدلر بر پرهیز از ورود به این وضعیت تاکید میکند.
«چگونه کتاب بخوانیم» از نخستین چاپ خود در ۱۹۴۰ تا به امروز که چندبار تغییرات و ویراستهای جدیدی را تجربه کرد، همواره اثری پرفروش و تحسینشده چه در داخل و چه در خارج آمریکا بوده است. تاکنون میلیونها نفر با مطالعه کتاب حاضر توانستهاند روند مطالعه خود را بهبود بخشیده و از آن بهره وافری ببرند. کتاب حاضر توسط محمد صراف تهرانی به فارسی ترجمه شده و انتشارات بهنشر آن را به بازار نشر عرضه کرده است.
-
نام کامل کتاب:
چگونه کتاب بخوانیم
-
تعداد صفحه:
۴۲۴
-
قطع:
رقعی
-
نوع جلد:
سلفون
-
وزن:
۶۶۸ گرم
-
شابک:
۹۷۸۹۶۴۰۲۲۳۳۹۰
به این کالا امتیاز دهید