انتشارات دارینوش منتشر کرد: شیرین رو به خونه آوردم. وقتی اونو بردم و توی اتاقی که براش آماده کرده بودم خوابوندم، با گریه ازم تشکر کرد و گفت: خانم! نمیدونم چهجوری ازتون تشکر کنم! من در شما خدا رو میبینم…
به این کالا امتیاز دهید